شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

پسرم شایان

افتادن شایان

امروز ظهر داشتی راه میرفتی و یه دفعه افتادی و پیشونیت خورد به لبه میز عسلی و........................................................................................................................... با باباجون و مامان جون و خاله میترا بردیمت دکتر.ازت عکس گرفتن.خدا رو شکر نشکسته بود. عزیز مامان امروز خیلی گریه کردی.نمیخوام بقیشو بنویسم چون اذیت میشم............ شبش بردیمت شهربازی تایه کم دردش یادت بره. ...
24 بهمن 1391

تولد مامانی

شایان جونم امروز تولد مامان بود.کیک تولدم رو تو انتخاب کردی. وقتی ازت پرسیدیم کدومشو بگیریم به این کیک اشاره کردی و فقط و فقط هم همینو میخواستی. هنوز باهاش درگیری؟ ...
22 بهمن 1391

لغات جدید

شایان جونم تازگی چند تا لغت دیگه هم یاد گرفتی: گی گَ.......................یعنی تخت میری روی تخت و همش بالا و پایین میپری و وقتی هم که دعوات میکنم بیشتر ذوق میکنی تا بترسی! گفتن سیزده و هیجده رو هم یاد گرفتی. وقتی بهت میگیم هاپو چی میشه، به جای dog میگی dig گفتن هاپو رو هم بلدی. وقتی چای میبینی میگی tea .   ...
12 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم شایان می باشد